در ستایش هم‌خواهی توسعه سیاسی؛
بیایید کمی از متن جامعه فاصله بگیریم و از بالا به موضوع نگاه کنیم. از مشکلات خُرد که مردم با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند عبور کنیم و نگاه جامع‌تری به مسائل کلان کشور داشته باشیم. از دولا سه‌لاکردن یارانه، پرداخت کارانه، کشمکش بر سر یک یا پنج میلیون عیدی، وام ازدواج و دیگر مسائلی که طرفین ماجرا، برایش گریبان چاک می‌کنند بگذریم و یک نگاه عام‌تر، بلندمدت‌تر، خردمندانه، مسئولانه‌تر و سرانجام روشنفکرانه‌تر کنیم.
دقیق نمی‌توانم مشخص کنم که این هیاهوی قوت‌گرفته پیرامون مصوبه‌ی اخیر مجلس، مبنی بر تعیین سقف حقوق مدیران دولتی، چه اندازه خاستگاهی  منطقی دارد و چه اندازه خاستگاهی تعصبی-حزبی دارد. اما یک چیز آشکار است، آزردگی خاطر مردم، که البته طبیعی است
با احترامات و به‌ دور از مقدمات می‌گویم، من به شما حق می‌دهم، منِ دانشجو که چند ماهی از سال گذشته را پی متقاعدکردن دیگران برآمدم و چندین رأی اولی چهل-پنجاه‌ساله را پای صندوق کشانده‌ام و شب‌ها خسته‌وکوفته از ستادهای شما، که شام هم به ما نمی‌دادند، به سوی خانه روانه می‌شدم، به شما حق می‌دهم.
بگذارید سخن پایانی را همین ابتدا بزنم؛ کار نیست، تُخمِ شغلِ دولتی را ملخ خورده و آن چندتایی هم که مانده پس از آزمون‌های استخدامی نصیب برادرزاده‌ها و خواهرزاده‌ها می‌شود. بخش خصوصی هم برای شما فرش قرمزی پهن نکرده که میز و صندلی چرخ‌دار با حقوق و مزایا و حق عائله‌مندی بهتان بدهد. 
برای سال ۱۳۹۶
اگر اینجایید، احتمالاً برای من پیام تبریک فرستاده‌اید و من در جواب لینک اینجا را داده‌ام یا با هم معاشرتی داریم و بین صحبت‌ها خواسته‌ام که  اینجا بیایید تا این چند خط را بخوانید؛ شاید هم ادواردو را دنبال می‌کنید و در فیدخوانتان اضافه‌اش کرده‌اید یا ممکن است حضرت گوگل شما را به اینجا کشانده باشد، الله‌اعلم، مهم این است که اینجایید و مهم‌تر اینکه تا ته می‌خوانید!
برای سال ۱۳۹۷
به دلایلی که خود موضوع نوشتاری دیگر است، تمایل دارم از هیاهوی عید تا حد ممکن فاصله بگیرم و دامانم را این زرق‌وبرق و تکاپوی هرساله پاک نگاه دارم؛ این فاصله‌گرفتن که سال‌به‌سال پر عمق‌تر و موثرتر می‌شود، مزایایی دارد، نخست اینکه اجازه می‌دهد نگاهی کلی و از بیرون به مسئله‌ی عید نوروز داشته باشم. این‌گونه می‌توانم نگاهی همه‌جانبه‌تر به آنچه در جامعه‌ی پیرامونم می‌گذرد، به آنچه اکنون داریم و آنچه از سنت‌ها وام گرفته‌ایم، بیاندازم و به‌تبع آن بتوانم تحلیل‌های خاص خودم را از اوضاع داشته باشم.