وبلاگنویسی را بهارث بردهام. احتمالاً از پدرم و بعدتر از تمام کسانی که سالهای دبیرستان وبلاگهایشان را میخواندم. در تمام اینسالها، سراغ چیزهای مختلفی برای نوشتن رفتهام، از توئیتر تا مدیوم و ویرگول و نوشن و حتی کپشنهای اینستاگرام. هیچکدامشان آنچیزی نبودند که باید باشند. هربار هم بازگشتهام به وبلاگ خودم و امسال، ده سالی میشود که وبلاگنویسی میکنم و راستش را بخواهید فکر میکنم باید تمام انرژی پراکندهام در شبکههای اجتماعی را به همینجا متمرکز کنم.
بعد از مدتها هم دستی به سر-و-روی این وبلاگ کشیدم و مشکل ویراستاری نوشتههای قدیمی را حل کردم. تلاش کردم همچنان به ساختار متن و محتوا تغییری وارد نشود. بهاین فکر میکنم که چیزی شبیه خبرنامه نیز به این وبلاگ اضافه کنم، تا چه بازی رخ نماید.
۱۴۰۲/۱۲/۲۸
از نوزده سالگی، نوشتههایم را اینجا منتشر میکنم. قابل حدس است که چقدر احتمال دارد در نوشتههای قدیمی، یا حتی نوشتههای تازهتر، خاماندیش و سادهانگارانه نگاه کرده باشم و یا قابلپذیرش است که باورهایم با یک سیر تطوری مواجه شده باشند. اما تلاش میکنم نوشتهای را از گذشته حذف یا ویرایش نکنم، تا این سیر تطور هم برای خودم واضح باشد و هم خواننده مسیری که آمدهام را بهتر بشناسد. دیگر اینکه، تلاش میکنم منشأ ایدهها را بنویسم، اما شاید آنچنان موفق نباشم. در انتها نیز، هرگونه کپیبرداری با/بی ارجاع توصیه میشود.
۱۴۰۱/۱۲/۲۰
اما اگر دنبال سوابق کاری، حرفهای و یا تحصیلی میگردید، احتمالاً این آدرس بتواند به شما کمک کند: mohoansari.com
۱۳۹۹/۰۵/۰۶
اما راه ارتباطی، بهترین راه ارتباطی به نظر من همچنان ایمیل است. نه آنقدر آسان که برای هرکاری سراغش برویم و نه آنقدر سخت که که اگر نکته مهمی داریم بیخیالش بشویم. جا برای نوشتن زیاد دارد و آدمها انتظار پاسخ زودهنگام ندارند! لذا این شما و این ایمیل حقیر: e@mohoansari.com
۱۳۹۹/۱۰/۲۱
با تمام کسانی که حداقل یک بار «درباره من» نوشتهاند یا جایی خود را توصیف کردهاند هم عقیدهایم که دربارهی خود نوشتن از جمله سختترین نوشتههاست.
«دربارهی من» میتواند شرح مختصری از رزومه یا فعالیتهای کاری باشد، میتواند گوشه از عواطف یا احساسات نسبت به پدیدهای باشد، میتواند داستان کوتاهی یا جملاتی باشد که همه اینها خوب است.
اما اینها بند تخلصاند، در رفتن از نوشتن درباره خود است، اینها چالش بزرگ توصیف خود را پشت اشعار و متنهای زیبا پنهان میکنند، و اصلاً کار خوبی هم میکنند، کم خواندهایم و دیدهایم که یک نفر خود را توصیف کند و در بند تواضع یا خودستایی نرود، کم دیدهایم که یک نفر خود را بنویسد و همه را بنویسید، کم دیدهایم یا اصلاً ندیدهایم. من نمیتوانم دربارهی خودم بنویسم؛ بگذارید «دربارهی من»، دربارهی «دربارهی من» باقی بماند.