شادکامی و سیاست‌گذاری عمومی
در زمان جنگ جهانی دوم، یک خبرنگار اروپایی با موسولینی، رهبر ایتالیا، مصاحبه‌ای کرد و گفت: «جناب موسولینی، من هشت ماه است که در کشور ایتالیا سیاحت می‌کنم، در کارخانه‌ها، کارگران فقیر، بیمار، بی‌معلومات و عقب‌افتاده‌اند؛ در مزارع کشاورزان و زارعان همین وضع را دارند؛ در مؤسسات آموزشی و پرورشی همین وضع را می‌بینم، اما شما گفته بودید که ما یک ایتالیای شکوفا پدید آورده‌ایم، من نمی‌بینم!» موسولینی در پاسخ گفته بود: «خانم! من نگفتم ایتالیایی‌های شکوفا، شما رفتید ایتالیایی‌ها را دیده‌اید، من ایتالیا را به شکوفایی رساندم».
برای روشن‌شدن مرزهای کلام، علی‌رغم اختلاف نظری‌ای که در میان صاحب‎نظران وجود دارد، به ارائه‌ی تعریفی از اخلاق و سنت می‎پردازم و سپس بحث را با تکیه بر این تعاریف پیش می‎گیرم، «اخلاق» در تعریف ساده‌ی خود عبارت است از «شیوه‌ی درست انجام امور» که این درست، قضاوتی کاملاً ارزشی است و «سنت» در تعریفی اولیه به «شیوه‌ی گذشتگان برای انجام امور» اطلاق می‌شود. در واقع این دو مفهوم پیچیده در تعریفی خام‌دستانه، دفترچه‌ی راهنمای انسان‎ها است که با تعیین درست و غلط برای ما، امکان تصمیم‌گیری‌ها بر همین مبنا را فراهم می‌آورد. تصمیماتی که انتظار می‌رود تبعاً درست یا غلط باشند و ارزش‌ها و ضدارزش‌ها را بازتولید کنند. 
درباره‌ی یک استاندارد دوگانه:
فروختن کلیه یا پلاسمای خون برای امرار معاش را مذموم نمی‌دانیم، حتی به گمانم تلقی مثبتی نیز وجود دارد،  کار پدری که کلیه‌اش را برای درمان سرطان دخترش فروخته است به «ازخودگذشتگی» یا «فداکاری» تعبیر می‌کنیم و برای او ارج‌وقرب خاصی قائلیم. درعین‌حال با «فاحشه» خطاب‌کردن کسی که روسپیگری را برای گذران امور معیشتی خود انتخاب کرده، او را تحقیر و تنبیه می‌کنیم و از حضور اجتماعی محروم می‌سازیم، به او خانه اجاره نمی‌دهیم، فرزندانش را طرد می‌کنیم، با او معامله نمی‌کنیم و از محله بیرون می‌اندازیمش. چه تفاوت ساختاری‌ای میان دو مثال وجود دارد جز آنکه در هر دو، عضوی از بدن، پول‌آفرینی می‌کند؟ زیستی‌تر به موضوع نگاه کنیم، کلیه برای خارج‌شدن از بدن طراحی نشده اما اندام‌های جنسی برای برقراری رابطه‌ی جنسی تعبیه شده‌اند.
از نمایشگاه الکامپ؛
خستگی چند روز «الکامپ استارز» هنوز از تنم بیرون نرفته که انگیزه‌ای یافتم برای نگارش نوشتاری درباره‌ی تاثیر «استارتاپ‌ها»، «روحیه‌ی کارآفرینی» و در نهایت «اکوسیستم» آن‌ها در بهبود یا حتی حل برخی از چالش‌های اجتماعی در جامعه. مواردی که ذکر می‌شوند، مواردی است که جامعه‌شناسان سال‌های سال است به آن‌ها اشاره دارند و مطمئناً دغدغه‌ی شما نیز هست و اگر صرفاً به دوروبر خود، با دقت بیشتری نگاه کنید، متوجهش خواهید شد.