نوشته‌های

دسته‌بندی محمدحسین انصاری

زاویه‌ای نه‌چندان جدی برای نگاه کردن به
داشتم فیلم درگیری ایرانی‌ها و طالبان رو می‌دیدم و به این فکر می‌کردم که اینتنسیو‌های یک طالب پشتون چی می‌تونه باشه؟ چرا حاضره به این شکل زندگی کنه؟ چرا حاضره جونش رو به خطر بندازه؟ بعید می‌دونم پاسخ فقط در ایدئولوژی خلاصه بشه.
برای سال ۱۴۰۲
راستش خیلی فکر کردم، اگر قرار باشد برای سال ۱۴۰۲ یک اولویت برای پیگیری داشته باشم، کدام را انتخاب کنم. تا همین امروز متقاعد شده بودم که باید در مورد «اخلاقیات اجتماعی» بنویسم؛ زیرا احساس می‌کنم که جامعه در شرایط بغرنج و دشوار فعلی، در آستانه‌ی سالی که آن‌قدرها خوش‌یمن به‌نظر نمی‌رسد، در آستانه‌ی افتادن به پرتگاه آنومی یا بی‌هنجاری است. چه‌بسا با درگیری با مسئله‌ی تازه‌ی دیگری در سال پیش رو، هر شکلی که باشد، جامعه دیگر تاب هضم آن را نداشته باشد و آدم‌ها برای بقا و امنیت خود، دست به خشونت‌ورزی -در هر شکلی- و بی‌هنجار رفتارکردن -با هر غلظتی- بزنند. می‌خواستم بر «اخلاقیات اجتماعی» تاکید کنم و چند کنش خرد را یادآوری کنم که پیروی‌شان در سال آینده، هم به خودم کمک می‌کند که به دام این رفتار احتمالی جمعی نیافتم و هم تا آنجا که صدایم می‌رسد، آگاهی‌ای پیرامون آن ایجاد کنم.
صورت‌وضعیتی از
با احتساب سریالی که امروز تمام کردم، در ۱۰۰ روز گذشته، یعنی از ابتدای ۲۰۲۳ تا الآن، ۳۱۰ ساعت سریال دیده‌ام. نه این که وقتش را داشته باشم، کار دیگری نمی‌توانستم بکنم. همین الآن هم می‌ترسم که فردا باز نتوانم بنشینم پای کار یا درس و دوباره به هوای «همراه صبحانه» چیزی‌ دیدن یا عوض‌کردن «حال‌وهوا» بین کارها، بروم در میان لیست سریال‌ها و در چاه سریال دیگری بیافتم. تازه این عدد فقط مختص به سریال‌هاست. در این بازه‌ی سه ماهه، دست‌کم ۱۰ فیلم سینمایی هم دیده‌ام،  لذا ۳۰ ساعت دیگر نیز به این حجم اضافه کنید.
پاسخی در یک بحث گروهی:
هدف همه‌ی ما احتمالاً یک چیزه؛ اینکه به یک کشور توسعه‌یافته از لحاظ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی تبدیل بشیم؛ که همه‌ی این‌ها هم در خدمت توسعه‌ی انسانیه. حتی شاید اگه از حاکمیت هم بپرسیم، بتونیم در اهداف اشتراکات زیادی پیدا کنیم. بله. استراتژی‌ها متفاوته برای رسیدن به این هدف اما «بودجه‌ی محدودی» داریم، باید بتونیم هم‌دیگه رو متقاعد کنیم که همه باید از یک  مسیر حرکت کنیم، نمی‌شه هر کسی یه مسیری رو انتخاب کنه. مسیر توسعه نیازمند تمرکز و مشارکت همه‌ست. من، تو،‌ همه. من دنبال رنجش خاطر کسی نیستم، شرمنده که گزنده‌ست احتمالاً.
نقش بنگاه‌های فناوری در توسعه اجتماعی
صدوبیست کیلومتر از بندرعباس که به سمت بوشهر می‌روی، به بندری تاریخی به نام کُنگ می‌رسی. بندری از تک‌وتا افتاده؛ شهری با ۲۰هزار نفر جمعیت که امورات مردمش با ماهی‌گیری و ملوانی می‌گذرد. نبودها در ذوق‌ می‌زنند، نبود بوستان، نبود کتاب‌خانه، نبود فضای عمومی شهری؛ محله‌به‌محله که قدم می‌زنی تازه یادت می‌افتد که تا چه‌اندازه توسعه در این‌ کشور نامتوازن است.