فلانیجان!
هدف همهی ما احتمالاً یک چیزه؛ اینکه به یک کشور توسعهیافته از لحاظ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی تبدیل بشیم؛ که همهی اینها هم در خدمت توسعهی انسانیه. حتی شاید اگه از حاکمیت هم بپرسیم، بتونیم در اهداف اشتراکات زیادی پیدا کنیم. بله. استراتژیها متفاوته برای رسیدن به این هدف اما «بودجهی محدودی» داریم، باید بتونیم همدیگه رو متقاعد کنیم که همه باید از یک مسیر حرکت کنیم، نمیشه هر کسی یه مسیری رو انتخاب کنه. مسیر توسعه نیازمند تمرکز و مشارکت همهست. من، تو، همه. من دنبال رنجش خاطر کسی نیستم، شرمنده که گزندهست احتمالاً.
برای اینکه مسیری رو که طی شد، بررسی کنیم، یعنی نزدیک به دوماه گذشته، شاید زمان نامناسبی نباشه که نگاهی به عقب بیندازیم. ببینیم که چه کردیم، چی به دست آوردیم و چی از دست دادیم. این زیر چیزهایی رو که به نظرم از دست دادیم، حالا یا مستقیماً یا به تبع مسیری که از جانب بخشی از مردم انتخاب شد، لیست کردم. قطعاً این لیست طولانیتره. بسیار بسیار طولانیتر:
یکم: مهمترین چیزی که از دست دادیم، همین جانهای جوانانمون بود. فرقی نمیکنه از کدوم جناح سیاسی یا کدوم طرف ماجرا. جانباختن به هر شکلی مذموم است و ما داغدار این جانهای عزیزیم.
دوم: شاید سنگر بعدی که از دست رفت، اینترنت بود. مردم عادی دیگه چیزی به اسم اینترنت ندارن. هزینهی سیاسی و اجتماعی فیلترینگ واتساپ و اینستاگرام هم به پای این غائله نوشته شد. بعیده که بهراحتی بشه به عقب بازگشت.
سوم: لابهلای خبرها گم شد اما درِ بسیاری از نهادهای مدنی و سمنها تخته شد. مجرایی که حداقل میتونست پژواک صدای برخی از حذفشدگان باشد.
چهارم: تعداد دانشجوها و فعالینی که پروفایل نهادهای امنیتی و کمیتهها شدن، از شمارش خارجه. هر کسی که به هر نحوی پتانسیل ایجاد تغییری داشت، شناسایی و خفه شد. آیندهشون به محاق رفت و مطمئناً کمیت کنشگریشون در آینده لنگ خواهد زد.
پنجم: چهرههای ورزشی و هنری، فعالین سیاسی و اجتماعی داخل ایران و خلاصه، هر کسی که به هر نحوی با این غائله همراه شد، تادیب و تصفیه شد و میشه.
ششم: همون پنجرهی کوچیکی که میتونست به برجام و گشایش اقتصادی منجر بشه، بسته شد و دیگه تمنایی در سمت غرب نیز وجود نداره. با تشکر از اپوزیسیونی که تنها هدفش جنگ و تحریم برای این مردمه.
هفتم: امثال علیافها این فضا رو مهیا دیدن که بر طبل ادعاهای مهمل خودشون بکوبن و داخل مرزهامون خرابکاری کنن و چشم طمع به مرزهای ایران داشته باشن.
هشتم: اپوزیسیونی دهانگشاد، بیاصالت، بدون مرزبندی مشخص با منافع ملی، با آرزوی شیمیدرمانی و تحقیر و تضعیف و تحمیق مردم، تریبون و موقعیت ابراز وجود پیدا کرد و چهبسا تونست خودش رو به عنوان یک راهحل صورتبندی کنه و به مردم بفروشه.
نهم: اگه واقعاً کوچکترین روزنهای برای حل مسئلهی حجاب از طریق فشار اجتماعی وجود داشت، به محاق رفت!
دهم: تریبون خیابان بیش از هر وقت دیگهای عقیم و دور از دسترس برای مطالبات واقعی شد. یک بار دیگه، این شکل از اعتراضات هم نتونست آحاد مردم را همراه بکنه.
یازدهم: دوپارگی و دوقطبی وحشتناکی در جامعهی ایرانی شکل گرفت. دوگانهی مزدور و برانداز طوری اصالت پیدا کرده که واقعاً سخت میشه آدم خودش رو بیرون از این دوگانه بازتعریف کنه. مردم علیه مردم، دادگاههای مجازی و فردی و ورود مردم به ساحت تادیب همدیگه که زمینهساز آشوب و سلب امنیته.
دوازدهم: بخش خصوصی اقتصاد، کسبوکارهای بزرگ و مهم ایران، کسبوکارهای خرد و کسبوکارهای آنلاین زیان وحشتناکی دیدن. چه مالی و چه از لحاظ سرمایهی انسانی برند. تحریم از بیرون که وجود داشت، پروژهی تحریم از درون هم توسط قماش کلاش اپوزوسیوننما کلید خورد و متاسفانه عدهی زیادی هم در داخل باهاش همراه شدن.
سیزدهم: کشور سرمایهی اجتماعیش رو از دست داد. به علت کسری بودجه، واقعاً نیاز بود که قیمت حاملهای انرژی به واقعیت نزدیکتر بشه، اما به علت شرایط موجود این امکان رو از دست دادیم، دولت برای یومیه مجبوره از منابع ارزی برداشت کنه و دست به چاپ پول بزنه که نتیجهش میشه فقیرترشدن همهمون.
در نهایت، من گلهای از ایران اینترنشنال ندارم، گلهای از مسیح علینژاد ندارم. بیزینسمدل اینها ایجاد آشوب و غیرممکنکردن زندگی درون ایرانه. از این راه امرار معاش میکنن. من اما از آدمهایی که با علم به بیاثر بودن و صرفاً از روی امیال شخصیشون که «شهوت انقلاب» بود، نسلی بدون توان تحلیل، هیجانزده، نیازمند توجه و سرشار از انرژی برای مشارکت رو جوگیر کردن و با فانتزی «انقلاب» روانهی خیابانشون کردن و با مشکلات عدیدهی امنیتی و روانی تنهاشون گذاشتن، گلایه دارم. الآن بزرگترین نگرانیم هیچکدوم از این سیزدهتایی که نوشتم نیست، نگرانی من سرخوردگی جمعی و بزرگ نسل جوون کشوره. نگرانیم اینه که چطور باید همدلی کنیم باهاشون. امیدوارم طرف مقابل خیلی مانوری روی پیروزیش نده و این شکاف اجتماعی رو عمیقتر نکنه. من واقعاً نمیدونم با تکتک این بچههایی که رنج فیزیکی و روانی کشیدن الان باید چه کنیم، امیدوارم که به همین زودیها کمر راست کنن.