مسئلهی اخلاق از آن جهت حائز اهمیت است که دقیقاً بر روی منفعت شخصی آدمها دست میگذارد و دستوپای آدم را در دوراهی انتخاب میان نفع شخصیاش و التزام به دستوراتی که روشن نیست از کجا آمدهاند، میبندد. ازآنجاکه دست و پای آدم را میبندد، تعارض بزرگی با هویت انسان که آزادی جز جداییناپذیر آن است، ایجاد میکند. ازاینرو پرداختن به اخلاق و فلسفهی اخلاق شاید از نخستین گامهای «فلسفیزیستن» است، آن چیزی که سقراط پیش از سرکشیدن جام شوکران، از ملازمانش خواهش کرد.