حتی اگر همین روند نابسامان، ناهمگون و تبعیض ساز کنکور و انتخاب رشته فعلی را داشته باشیم باز هم ایده دانشگاه مستقل نباید امر محیر العقولی باشد. شاید برای نیل به این موضوع، ابتدا باید چنین موضوعی را به صورت پایلوت در بعضی از رشتهها آزمون کرد اما بیشتر از آن که ما مشکل تکنیکال […]
نویسنده: محمدحسین انصاری
دانشگاه و توسعه (سوم) : در آرزوی نهادی به نام دانشگاه
دانشگاه باید در مدار توسعه حرکت کند، چه توسعه اقتصادی، چه توسعه فرهنگی، سیاسی یا اجتماعی، یگانه وظیفه دانشگاه در این میان، تربیت نیروی انسانی است. بحث من عمدتا درباره اقتصاد است، وقتی درباره توسعه اقتصادی صحبت میشود و اسم دانشگاه به میان می آید در واقع داریم از نیروی انسانی مولد در اقتصاد صحبت […]
دانشگاه و توسعه (دوم): بیاثرسازی آموزش عالی
عدم پرداخت هزینهی آموزش عالی در ایران، آنقدر ارزش و کارآمدی این کالا را پائین آورده است که فارغ التحصیلان دانشگاهها، شانس کمتری در بازار کار دارند![۱] در واقع شما وقتی وارد دانشگاه شوید، به نسبت یک کسی که مستقیم وارد بازار کار شده است، شانس کمتری برای تصاحب موقعیت شغلی دارید. تحصیلات عالیه در […]
دانشگاه و توسعه (یکم): چرا هزینه تحصیل دیگران را من باید بدهم؟
کارفرما، چیزی در حدود ۱۵۰هزارتومان ماهانه از حقوق من مالیات کسر میکند، این علاوه بر آن ۹درصد مالیات بر ارزش افزودهای است که برای کالا و خدماتی که استفاده میکنم میپردازم. وقتی به این موضوع فکر میکنم که این مالیاتها، خرج دانشجویان در دانشگاهها میشود، قلبم به درد میآید. چرا من باید هزینه تحصیل یک […]
مروری بر کتاب پیامبران جدید سرمایه

«همه ما قصه گو هستیم». نیکول اشاف، مدرس جامعه شناسی دانشگاه بوستون، این جمله را میگوید و کتاب خود را آغاز میکند. قصههای بزرگ، با مهیا کردن ابزار و امکانات، نظم اجتماعی را باز تولید میکنند. بخش اعظمی از جامعه باید به صورت فعالانه به یک داستان -سرمایهداری- باور داشته باشند تا آن داستان بتواند […]
من زنده خواهم ماند: عریضهای درباره بدگمانی و امیدواری

اسامی زیادی را مرور میکنم، حتی آنهایی که سنی گذراندهاند و یا سمتی دولتی دارند. آدمهایی که خوشبینیشان زبانزد بود؛ سر بسته بگویم دوستان، قافیه را به نومیدی و افسردگی باختهایم. دانشجویان، تکنیسینها و کسانی که آنور آب هواخواهی دارند آهنگ رفتن مینوازند، عدهی نه چندان کمی، از همین طبقه متوسطیهای غرغرو، چشم طمع بستهاند […]
شادکامی و سیاستگذاری عمومی: چرا این ره که میرویم به ترکستان است؟
در زمان جنگ جهانی دوم، یک خبرنگار اروپایی با موسولینی، رهبر ایتالیا، مصاحبهای کرد و گفت: «جناب موسولینی، من هشت ماه است که در کشور ایتالیا سیاحت میکنم، در کارخانهها، کارگران فقیر، بیمار، بیمعلومات و عقب افتادهاند؛ در مزارع کشاورزان و زارعان همین وضع را دارند؛ در موسسات آموزشی و پرورشی همین وضع را میبینم، […]
درباره یک استاندارد دوگانه: روسپیگری و فروش کلیه

فروختن کلیه یا پلاسمای خون برای امرار معاش را مذموم نمیدانیم، حتی بهگمانم تلقی مثبتی نیز وجود دارد، تعبیری از «از خودگذشتگی» یا «فداکاری» برای پدری که کلیهاش را برای درمان سرطان دخترش فروخته است میکنیم، برای او ارج و قرب خاصی قائلیم اما در عینحال با «فاحشه» خطاب کردن کسی که روسپیگری را برای […]
- جامعه
- ...
دردی که استارتاپها از جامعه دوا میکنند
خاک چندروز الکامپ استارز هنوز روی شانه هایم نشسته است که انگیزه ای یافتم برای نگارش نوشتاری که توضیح دهد چطور «استارتاپ ها»، «روحیه کارآفرینی» و در نهایت «اکوسیستم»ی که اینها در جامعه فراهم کردهاند موجب بهبود و یا حتی در بعضی موارد حل برخی از چالشهای اجتماعی در جامعه شدهاند. مواردی که ذکر میشوند […]
جامعهشناسی بهمثابه اژدهاکُشی
نقل است: «سالها پیش ایرانی بزرگواری به چین رفت و در رشته اژدهاشناسی تحصیلات خود را با موفقیت گذراند و پس از اخذ مدرک دکترای اژدهاشناسی به ایران بازگشت، اما با این حقیقت تلخ مواجه شد که برای وی بازار کاری وجود ندارد؛ در ایران نه اژدهایی وجود داشت و نه نیازی به شناخت آن […]